ماهیارماهیار، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

ماه من ؛ ماهیار جون

25 ماهگیت مبارک

گل پسر مامانی ، شیطون و دلربابی مامانی 25 ماهگیت مبارک ،ماشالله خیلی شیطون شدی و اصلا خواب ندازی از صبح تا شب تلویزیون مختص شماست وقتهایی هم که خاموش می کنم یا میزنم کانالی دیگه میایی میگی بریم بیرون در حرف زدن چندان پیشرفتی نکردی هنوز به زبان خودت صحبت می کنی چند کلمه ایی که باز یادگرفتی : جان : این کلمه را در پشت تلفن می گی. تلفن هم که زنگ میخوره اول باید شما حواب بدهید و بعد به من میدی و میگی ( د) یعنی بگیر. بگیر ، به به ، سلام ( سام ) ، تاب تاب عباسی ( سوار تابت که باشی ) میخونم تو هم میخونی ، از 1 تا 5 هم میشماری . دیگه یادم نمی آید . صبح و بعد ازظهر هم باید شما را ببریم بیرون یک دوری بزنی . ...
13 خرداد 1393

تولد دوسالگی

بسلامتی پسر گلم دوساله شد ، وای چقدر زود گذشت بهر حال یک تولد دو نفره من و بابات برات گرفتیم بنا به دلایلی تولد نگرفتم اول اینکه اصلا از تولد سر در نمیاری بازم خدا را شکر مهمون نداشتیم حتی برای چند تا دونه عکس و یک کیک بریدن کاری نبود که نکنی ، بهر حال تولدت مبارک عشقم . امسال کادویی که من و بابات برات خریدیم یک شمایل حضرت علی (ع) بود البته میخواستیم ماشین شارژی بخریم که شما زیاد به اسباب بازی علاقه نداشتید و هر کدام پول گذاشتیم و طلا برات خریدیم .  مامان بابای خودم هم  و هم 200 هزار تومان هدیه به ماهیار جون دادند .   خاله و شوهر خاله  100 هزار تومان، دایی و زن دایی و کسری جون هم بهت تب...
1 خرداد 1393
1